ادراک
دوشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۳، ۰۴:۲۸ ب.ظ
حس....
میشه از روی احساس یک نوشته، یک سخن،و حتی یک شیء، به ذات و هویت اون پی برد..
میشه با حس،سخن دروغ رو از راست جدا کرد،
میشه حلال و حرام بودن غذا رو احساس کرد
میشه هدف نویسنده رو از احساسِ نوشته دریافت کرد
میشه با احساس،
بر همه چیز احاطه پیدا کرد...
و کلَّ شیءٍ اَحصَیناهُ فی امامٍ مُبین
بسیار جای بحث داره این پست
---
1.ما برای اینکه اشیاء رو ببینیم و از این طریق به اونها علم پیدا کنیم، نیازمند نوری هستیم که از اون شیء به چشم ما بتابه.
و این نور به دو نوع تقسیم میشه،اول همین نور ظاهری که نور خورشید و نور چراغ و غیره است. دسته ی دوم نور باطنیه...همان نوری که خدا فرموده مومنین در روز قیامت که همه جا تاریکی ست،با نور وجودی خودشون میتونن اطراف رو ببینند.
2.من گفتم میشه از طریق احساس همه چیز رو فهمید..
احساس چیه؟
یکی حواس 5 گانه ی بدن هست که نمود خارجی داره،بنابراین برای شناخت و علم به چیزی استفاده میشه که نمود خارجی داره،مثل بینایی،چشایی و...
و دیگری، احساسی است که مربوط به شناخت ذات اشیاء میشه و شناخت اموری که فقط مربوط به ذات و وجود هستند... ذات مثل همین حلال و حرام بودن،و امور ذاتی مثل مهربانی،پاکی،و بالعکس شرارت.
چطور میشه به این نوع شناخت رسید؟
از اونجایی که برای شناخت نیازمند نوریم،در این نوع از شناخت که برای امور ذاتیه نیاز به نوری داریم که از ذات سرچشمه بگیره..
چطور میشه نورانیت کسب کرد؟؟؟؟؟
می رسیم به معنای این آیه: و همه چیز را در «امام مبین» برشمرده ایم.سوره یس،آیه 12
مفسران فرموده اند:
" و کُلَّ شَیءٍ" شیء ← به معنای چیز و کل به معنای هر چیز، هر چیزی را که در عالم هستی وجود دارد به دقّت شمردیم و در امام مبین نوشته ایم. از کتاب مبین در قرآن کریم زیاد ذکر شده است. در «سوره دخان، حم» و کتاب مبین یعنی کتاب روشنگر و بیان کننده حق و باطل.
منظور از امام المبین چیست؟
درتفاسیر اهل سنّت، امام مبین را به لوح محفوظ و بعضی هم به پرونده هایی که اعمال انسان درآن نوشته می شود، تفسیر کرده اند.
امّا رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه معصومین امام مبین را به وجود علی بن ابی طالب علیه السلام تفسیر کرده اند.
علی علیه السلام فرمودند: به خدا سوگند امام مبینی که در قرآن کریم آمده است، من می باشم و من هستم که حق رااز باطل جدا می کنم.
علی علیه السلام تمام این علم و دانش را از رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم به ارث برده است. در حدیثی دیگر ایشان فرمودند: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هزار فصل از علوم و دانش را به من آموختند، که ازهر فصلی هزار فصل دیگر به من گشوده می شود.
پیامبر(ص): انامدینه العلم و علی بابها «من شهر علمم و علی در آن»
(منبع)
--
چطور میشه که یک نفر،تا این اندازه به شناخت و علم رسیده باشه..؟
حتما برای شما پیش اومده که بسیاری از کارهای نکرده و اشیاء گمشدتون رو سر نماز به خاطر میارید!
چرا؟
فرد نمازگزار موظفه برای باطل نشدن نمازش بر اعضا و جوارح و بعضی اعمال خودش مراقبت کنه..
مثلا،نباید از جهت قبله منحرف بشه،نباید به صداهای اطراف توجه کنه و...
و این احاطه و کنترل ما که نمیگذاره ارتباط قطع بشه(نماز باطل بشه)، موجب اتصال با ذات الهی _کسی که در قرآن به:الله نور السموات و الارض تعبیر شده_ میشه و این نور ذاتی کمک میکنه برای شناخت و دستیابی به علم.
و اما در غیر از نماز هم،با توجه به اینکه در هر حالی میشه با ذات الهی اتصال برقرار کرد؛فرد میتونه با احاطه بر اعمال به علم باطنی و واقعی برسه..
مثلا،به صداهای بیهوده ی اطراف توجه نکنه،از جهت قبله منحرف نشه(راه راست)و....
----
بعدها در موضوعات زیر هم مطلبی قرارخواهم داد..ان شاء الله.
1.علی علیه السلام فرمود: که ازهر فصلی هزار فصل دیگر به من گشوده می شود.
چطور میشه از هر فصل علم،فصلهای دیگر گشود بشه؟
2.راه راست؟ صراط چه تفاوتی با سبیل داره؟ و تفسیر معنای صراط در آیه ی «اهدنا الصراط المستقیم»
3. تمییز حق از باطل
---
یاعلی(ع)
میشه از روی احساس یک نوشته، یک سخن،و حتی یک شیء، به ذات و هویت اون پی برد..
میشه با حس،سخن دروغ رو از راست جدا کرد،
میشه حلال و حرام بودن غذا رو احساس کرد
میشه هدف نویسنده رو از احساسِ نوشته دریافت کرد
میشه با احساس،
بر همه چیز احاطه پیدا کرد...
و کلَّ شیءٍ اَحصَیناهُ فی امامٍ مُبین
بسیار جای بحث داره این پست
---
1.ما برای اینکه اشیاء رو ببینیم و از این طریق به اونها علم پیدا کنیم، نیازمند نوری هستیم که از اون شیء به چشم ما بتابه.
و این نور به دو نوع تقسیم میشه،اول همین نور ظاهری که نور خورشید و نور چراغ و غیره است. دسته ی دوم نور باطنیه...همان نوری که خدا فرموده مومنین در روز قیامت که همه جا تاریکی ست،با نور وجودی خودشون میتونن اطراف رو ببینند.
2.من گفتم میشه از طریق احساس همه چیز رو فهمید..
احساس چیه؟
یکی حواس 5 گانه ی بدن هست که نمود خارجی داره،بنابراین برای شناخت و علم به چیزی استفاده میشه که نمود خارجی داره،مثل بینایی،چشایی و...
و دیگری، احساسی است که مربوط به شناخت ذات اشیاء میشه و شناخت اموری که فقط مربوط به ذات و وجود هستند... ذات مثل همین حلال و حرام بودن،و امور ذاتی مثل مهربانی،پاکی،و بالعکس شرارت.
چطور میشه به این نوع شناخت رسید؟
از اونجایی که برای شناخت نیازمند نوریم،در این نوع از شناخت که برای امور ذاتیه نیاز به نوری داریم که از ذات سرچشمه بگیره..
چطور میشه نورانیت کسب کرد؟؟؟؟؟
می رسیم به معنای این آیه: و همه چیز را در «امام مبین» برشمرده ایم.سوره یس،آیه 12
مفسران فرموده اند:
" و کُلَّ شَیءٍ" شیء ← به معنای چیز و کل به معنای هر چیز، هر چیزی را که در عالم هستی وجود دارد به دقّت شمردیم و در امام مبین نوشته ایم. از کتاب مبین در قرآن کریم زیاد ذکر شده است. در «سوره دخان، حم» و کتاب مبین یعنی کتاب روشنگر و بیان کننده حق و باطل.
منظور از امام المبین چیست؟
درتفاسیر اهل سنّت، امام مبین را به لوح محفوظ و بعضی هم به پرونده هایی که اعمال انسان درآن نوشته می شود، تفسیر کرده اند.
امّا رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه معصومین امام مبین را به وجود علی بن ابی طالب علیه السلام تفسیر کرده اند.
علی علیه السلام فرمودند: به خدا سوگند امام مبینی که در قرآن کریم آمده است، من می باشم و من هستم که حق رااز باطل جدا می کنم.
علی علیه السلام تمام این علم و دانش را از رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم به ارث برده است. در حدیثی دیگر ایشان فرمودند: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هزار فصل از علوم و دانش را به من آموختند، که ازهر فصلی هزار فصل دیگر به من گشوده می شود.
پیامبر(ص): انامدینه العلم و علی بابها «من شهر علمم و علی در آن»
(منبع)
--
چطور میشه که یک نفر،تا این اندازه به شناخت و علم رسیده باشه..؟
حتما برای شما پیش اومده که بسیاری از کارهای نکرده و اشیاء گمشدتون رو سر نماز به خاطر میارید!
چرا؟
فرد نمازگزار موظفه برای باطل نشدن نمازش بر اعضا و جوارح و بعضی اعمال خودش مراقبت کنه..
مثلا،نباید از جهت قبله منحرف بشه،نباید به صداهای اطراف توجه کنه و...
و این احاطه و کنترل ما که نمیگذاره ارتباط قطع بشه(نماز باطل بشه)، موجب اتصال با ذات الهی _کسی که در قرآن به:الله نور السموات و الارض تعبیر شده_ میشه و این نور ذاتی کمک میکنه برای شناخت و دستیابی به علم.
و اما در غیر از نماز هم،با توجه به اینکه در هر حالی میشه با ذات الهی اتصال برقرار کرد؛فرد میتونه با احاطه بر اعمال به علم باطنی و واقعی برسه..
مثلا،به صداهای بیهوده ی اطراف توجه نکنه،از جهت قبله منحرف نشه(راه راست)و....
----
بعدها در موضوعات زیر هم مطلبی قرارخواهم داد..ان شاء الله.
1.علی علیه السلام فرمود: که ازهر فصلی هزار فصل دیگر به من گشوده می شود.
چطور میشه از هر فصل علم،فصلهای دیگر گشود بشه؟
2.راه راست؟ صراط چه تفاوتی با سبیل داره؟ و تفسیر معنای صراط در آیه ی «اهدنا الصراط المستقیم»
3. تمییز حق از باطل
---
یاعلی(ع)
عرض کنم که میشه از روی مخاطب، حس کرد که چیزی درک نکرده{لبخند}
چند بار خوندم اما خب چه کنم که مفهوم نیست؟...
بیشتر توضیح بده مومن....
عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب
یا علی