و نراهُ قریبا

آمدنش را قریب می بینیم...

و نراهُ قریبا

آمدنش را قریب می بینیم...

و نراهُ قریبا

بسم رب الزهراء

سلام...

شاعر میگه:
من اگر برخیزم،تو اگر برخیزی،همه برمی خیزند
من اگر بنشینم تو اگر بنشینی،چه کسی برخیزد؟

**
اینجا سعی میکنم چیزی بنویسم که برای دیگران مفیده، از روزنوشت ها تا خاطرات و دغدغه ها... گاهی هم برای گفتگو و یا به نتیجه رسیدن، مطلبی رو منتشر میکنم.
اگر براتون مفیده بمونید و بخونید.
باعث افتخاره بنده است که محبان حضرت مهدی(عج) اینجا تردد می کنند.
*
همه ی نظرات برام ارزشمندند و دوست دارم با دقت بخونم و جواب بدم،اگر گاهی نشد یا با تاخیر بود، ببخشید.

بایگانی

ذکر لبها وقتی که یازهرا میشد....

دوشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ۰۶:۵۳ ب.ظ

اینم مربوط به اون شبی که رفتیم گلزار
این میتونه دلنوشته ی خوبی باشه:

وقتی نیاز داری به یه شارژ قوی معنوی و یادواره شهدا میذارن و توفیق اجباری میشه که بری یه جا که همه بروبچه های طرح ولایت مردمی هستند...
یادواره شهید سعید حیدری و شهیدمحمد بلباسی...
نمیخوام بگم این افراد اون جمع رو خاص کردند ولی اون جمع،اون شب، واقعا خاص بود...
و ویژه بود
همین استادهامون و خانواده هاشون، آدم های خالص و بزرگی که توی اون جمع بودن،
بقول فاطمه شبیه اون شب بود تو میشداغ...
من میگم شبیه یادمان باقری هم بود
شبیه شلمچه هم بود
شبیه.....
یاد امام و شهدا رو که خوندیم دسته جمعی، وسط میدون صبحگاه پادگان شهید کاوه،
شبیه صبحگاه های دوکوهه هم شد
شبیه شب های قبل از عملیات
که رزمنده ها به صف می‌شدن و فرمانده های کارکشته ی جنگی بهشون خط میدادن...
کیا دیشب حججی شدن؟ کیا احمدی روشن شدن؟ کیا با شهدا هم قسم شدند، نمیدونم.....

کیا نمک گیر امام رضا بودن رو با همه ی وجودشون چشیدن؟
چشیدن که چقدررر برای امام زمان شون اهمیت دارن که این برنامه ی ناب رو، اون حرف های خاص رو براشون ترتیب داده...
و کیا تن شون لرزیده که اینهمه بیت المال و هزینه و محبت امام رضا رو چجوری میخوان جواب بدن؟ و حالا که اومدیم اینجا دیگه اون آدم سابق نیستیم
خواستن که خاص باشیم
اراده ی فاعلی خدا و اهل بیت جوره، آیا ما هم اراده می کنیم؟
ما هم جزو «من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه....» میشیم؟؟
*
یا امام رضا....ع

*
این را منتشر کردم، که ساعت 5 عصر 19 شهریور را ثبت کنم در یادم... که عهد بستم...که راهی نو آغاز شد.... که.... عملیاتی با رمز یا زهرا(س) آغاز شد....
خیلی زیاد دعایمان کنید. لطفاااا
کاش وقتی در دل روضه با ارباب حرف میزنید،یک لحظه خدا مرا بیادتان بیندازد...فقط یک لحظه در آن حس و حال ناب


  • .. مَروه ..

نظرات  (۲)

  • حانیه سادات
  • ما که نتونستیم لایک کنیم با کامنت لایک میکنیم خواهر :)

    پاسخ:
    به به
    سلااام سادات مون

    خوش اومدی....
    میفرمودین گاوی شتری گوسفندی مرغی تخم مرغی :)

    التماس دعا داریم این روز و شب ها
  • حانیه سادات
  • مخلصیم و محتاج به دعا :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">