روایت آخر
جمعه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۱:۳۰ ق.ظ
از شلمچه نوشتم
بلند بالا
اما
اما نشد...
نشد که خواندنی شود
نشد
شلمچه را
نگاه خیره بر خاکهای مرا
شب شهادت مادر را
زیر آسمان و در دل بیابان را..
شاید حالا
و شاید تا مدتها
تا سالها
شاید
نخوانیدش بهتر است...
آن روح را
آن حس را
به حضور باید طلبید...
*
+چشم من تا به قیامت نگران خواهد بود
+ فاتحه ای لطف کنید،نثار روح آشنای دوست خوبم،که امروز از دنیا رفت.
بلند بالا
اما
اما نشد...
نشد که خواندنی شود
نشد
شلمچه را
نگاه خیره بر خاکهای مرا
شب شهادت مادر را
زیر آسمان و در دل بیابان را..
شاید حالا
و شاید تا مدتها
تا سالها
شاید
نخوانیدش بهتر است...
آن روح را
آن حس را
به حضور باید طلبید...
*
+چشم من تا به قیامت نگران خواهد بود
+ فاتحه ای لطف کنید،نثار روح آشنای دوست خوبم،که امروز از دنیا رفت.
- ۹۵/۰۱/۲۰