هوای منزل یار آب زندگانی ماست
اولین باری که رفتم کربلا
سیم کارت عراقی نخریده بودم
کاروان مون هر جا که می رسیدیم به خانواده خبر میداد
(ولی من نمیدونستم)
هر بار تماس میگرفتم آنتن می رفت، نمیشد حرف بزنی
آخرش یک شب
که رفته بودم حرم
و تو جمعیت از همه جدا شده بودم(که عجب شبی بود)
تماس گرفتم
و مادرم جواب داد
بهش گفتم مادر ما امشب رسیدیم کربلا خیلی سعی کردم تماس بگیرم نشد...
(پیش خودم فکر کردم الان مادرم خیلی نگرانن)
یه جمله گفت: نگران ما نباش
من تو رو امانت دادم دست امام حسین
امام حسین هم خوب امانتداری می کنه....
*
هیچی مثل سفر اول نشد
بهت زده بودم که چرا انقدر آرومه همه چی....
چرا خوبه همه چی...
وای حسین...
چقدر دلم اون آرامشِ توکل و توسل رو میخواد
اون آرامش حاصل از خود را به دست تو سپردن....
همه چیزم رو به تو می سپارم...
چهل روز میخوام چله نشین حرم امام رضا بشم
ذهنم،وجودم،خانواده ام،رزق و روزی ام دست تو...
هیچکس دیگه هم ندارم که بهش امید ببندم
و این،
خیلی قشنگه....
*
این نوحه
با تک تک جمله هاش......
حجم: 8.9 مگابایت