دانشگاه مبدا همه ی تحولات است...
يكشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۵، ۰۷:۱۴ ب.ظ
بعد از تمام شدن متن این جملات رو میگم که این نوشته از حنس نوشته های دفتر خاطراتمه که اولش با ناراحتی شروع میکنم به روایت کردن و آخرش که سبک میشم خداوند لطف میکند و نتیجه ی اخلاقی این مرحله ی زندگی رو بهم آموزش میده...شاید براتون جالب باشه شیوه ی این نوشته...
-----
از شروع امتحانات ترم پیش تا حالا فکر کردم به اینکه گفتن این حرف ها خوبه یا...
هنوزم شک دارم که گفتنش بهتره یا نگفتنش...
*
بهتره که بدون قصه گفتن و مقدمه برم سراغ اصل دیده و شنیده هام...
*