پرم از دلتنگی....(تصویر)
که دلم رو میبره...
من الغریب
الی الحبیب....
سلااام بر مومنان خدا
تولد پدر عزیز امام زمان جانمون مبارک...
ان شاء الله که باعث شادشون باشیم امروز و فرداها :)))
+ اوصیکم به بوییدن گل نرگس
رسول اللّه صلى الله علیه و آله و سلّم :
شُمُّوا النَّرجِسَ و لَو فِی الیَومِ مَرَّةً ، و لَو فِی الاُسبوعِ مَرَّةً ، و لَو فِی الشَّهرِ مَرَّةً ، و لَو فِی السَّنَةِ مَرَّةً ، ولَو فِی الدَّهرِ مَرَّةً ؛ فَإِنَّ فِی القَلبِ حَبَّةً مِنَ الجُنونِ وَ الجُذامِ وَ البَرَصِ و شَمُّهُ یَدفَعُها .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :
[گُل] نرگس را ببویید ، هرچند در روز یک بار ، هر چند در هفته یک بار ، هر چند در ماه یک بار ، هر چند در سال یک بار ، و هر چند در همه عمر ، یک بار؛ چراکه در قلب ، ریشه اى از دیوانگى ، جذام و پیسى وجود دارد و بوییدن نرگس ، آن را دور مىکند.سلام
فعلا فرم کلی قالب این مدلی شد
+ دسته بندی موضوعی اساسی تغییر کرد
+ این قالب ریسپانسیو هست
یعنی به فرم صفحه ی نمایش درمیاد
میتونید وبلاگ رو یه بار با گوشی و یه بار با کامپیوتر ببینید و
تغییر را، احساس کنید:)
ادامه ی روبروی شهر علم
***
باز آمدم به جای اولم،
کنار آب
روبروی حضرت ابوتراب
تکیه می دهم به سنگهای سرد
ناله می کنم..
ناله می کنم و رفتن و عبور مردمان،
جملگی نبود آنکه باید از نبودنش سرود را
جلوه می کنند...
اصل جهاد چیه؟
اینه که وظیفه ات رو بشناسی،ببینی با شرایط شما اولویت چیه و کدوم کار یا کارهاست که بیشترین اثر رو در تسریع ظهور داره،بعد که پیدا کردی بی چون و چرا و بدون جازدن بگی چشم...
اونوقت هر کاری که داری بذاری زمین و بری سراغ جهاد..
مثلا حدیث داریم جهاد زن شوهرداری در بهترین نوع آن است.
پس هر کسی با هر موقعیتی مدل جهادش فرق داره..
یه مثال میزنم...
فرض کنید یه خانومی به شدت مریض شده و حتی کارهای شخصی خودش رو نمیتونه انجام بده،و تو شهر غریب زندگی کنه و تنها وسیله برای کمکش دخترش باشه...
در این شرایط مسلم و بدیهیه که اولویت اول این دختر مادرشه.
جهاد اکبره...
چرا؟
چون وظیفه شناسایی شده،ولی خدا و خود خدا هم بارها به اکرام والدین تاکید کرده،و اون فرد برای انجام این وظیفه باید فعالیتهای خودش رو محدود کنه و در واقع بر نفس خودش پا بگذاره.
ممکنه بعدا این وظیفه عوض بشه.
مثلا یه نفر همه ی شرایط روحی و زمانی رو برای مطالعه ی همین ادم فراهم بشه، اونوقت باید مطالعه کنه و عالم بشه و بشه مثلا شهید زنده ی سنگر علم.
حرف اینه که هر کسی باید خودش رو بسنجه و ببینه اولویت اول چیه،خب حالا کنار اون چه کارهای دیگه ای میشه انجام داد که اونها هم بنابر امکانات و شرایط و استعدادهایی که خدا برام فراهم کرده در حال حاضر جزو وظایفم محسوب میشه...(البته بجز وظایف ثابت همه ی ادمها که مثلا باید امانت جسم رو سالم تحویل خدا بدن)