اربعین امسال
چند وقته که میخوام بنویسم، اما انگار روز عرفه وقتش بوده
چند ماه قبل اینکه نرگسم دنیا بیاد، برای اربعین برنامه میریختم
اولین لباسی که براش خریدم، لباس مشکی محرم بود
البته اون روزها و تا ۵ روز بعد تولدش،اسمش بنا بود یه چیز دیگه باشه. مخصوصا که تو محرم فهمیده بودیم خدا یه هدیه ناب به ما داده.
خلاصه حتی موقع خرید کالسکه، با اینکه میدونستم با توجه به سبک زندگیم احتمال کاربرد داشتنش برام خیلیی کمه ولی فقط بخاطر زیارت اربعین، از چند خرید دیگهمون زدم تا کالسکه بخرم...
ولی حالا...
اصلا نمیدونم امام(ع) میطلبن یا نه.
پاسپورتم رو باید تمدید کنم
واکسن نزدم
دخترم هم که خیلی گرماییه و همین داره منو نگران میکنه، با اینکه کلی تدبیر و برنامه داشتم و دارم برای پیشگیری از گرمازدگی و برای آسایش خودم و بچه و حتی کلی به اینکه با کی همراه باشیم تو سفر، فکر کرده بودیم...
ولی باز هم، همه چیز فقط به خواسته امام(ع) بستگی داره.
امروز که روز عرفه است... حتی نمیتونم بگم الا و بلا منو امسال باید بفرستین حرم. کی باشم که بخوام اصرار کنم؟!
ولی واقعا، با همه قلبم میگم: ارباب جان... خیلی دلتنگم... خودتون هر کاری که خیره برای این دلتنگی بکنید... 💔
____
برای یادگاری: روز شهادت امام باقر(ع) اولین بار بود که نرگس لباس مشکی هیئتش رو پوشید. چقدر اون شب دلم گرفته بود. چقدر آروم شدم که با امامم حرف زدم.
و هی میگفتم: دارین میبینین شما... میبینین... 🌺🌺🌺
فرداش وقتی که با یه بنده خدایی صحبت میکردم بهم گفت: از کجا میدونی رزق اشک و کلی روزیهای ریز و درشت دیگه، از ثمرات همین گذشت کردنها نباشه؟
- ۰۱/۰۴/۱۸
سلام مروه جان🌷
انشاءالله که قسمت و روزیِ رفته و نرفته بشه این سفر...
التماس دعا🙏