و نراهُ قریبا

آمدنش را قریب می بینیم...

و نراهُ قریبا

آمدنش را قریب می بینیم...

و نراهُ قریبا

بسم رب الزهراء

سلام...

شاعر میگه:
من اگر برخیزم،تو اگر برخیزی،همه برمی خیزند
من اگر بنشینم تو اگر بنشینی،چه کسی برخیزد؟

**
اینجا سعی میکنم چیزی بنویسم که برای دیگران مفیده، از روزنوشت ها تا خاطرات و دغدغه ها... گاهی هم برای گفتگو و یا به نتیجه رسیدن، مطلبی رو منتشر میکنم.
اگر براتون مفیده بمونید و بخونید.
باعث افتخاره بنده است که محبان حضرت مهدی(عج) اینجا تردد می کنند.
*
همه ی نظرات برام ارزشمندند و دوست دارم با دقت بخونم و جواب بدم،اگر گاهی نشد یا با تاخیر بود، ببخشید.

بایگانی

چالش دست خط

چهارشنبه, ۸ دی ۱۴۰۰، ۰۸:۳۳ ق.ظ

اولین چالش وبلاگی من، به دعوت دزیره عزیز، که بالاخره فرصت شد بشینم و بنویسم...

بدون کمال‌گرایی :) حتی با دست خط کاملا معمولی همیشگیم :)  تقدیم شما:

  • .. مَروه ..

نظرات  (۱۴)

  • اقای ‌ میم
  • چه قدر خوب در درمان کمال گرایی موفق بودید:) 

    پاسخ:
    هیچ تلاشی پیش خدا گم نمیشه
  • مهتاب ‌‌
  • چقدر حق می‌فرمایید بانو :)

    پاسخ:
    سلاامت باشید مهتاب جان ❤️
    وقت نوشتن مطلب واقعا یاد تو هم افتادم :)
  • اقای ‌ میم
  • احسنت

    برای ما هم دعا کنید که واقعا به این درک برسم هیچ تلاشی پیش خدا گم نمیشه

    خیلی عالی> خط و ربط و دستخط هرسه.

    محتوا را خیلی پسندیدم.

    برای ما هم دعا بفرمایید.

    پاسخ:
    سلامت باشید
  • خانم ۲۹۱۲
  • عالیی بود.

    با اجازه از یک بخشیش که خیلی چسبید برای استوری استفاده کنم و البته تگ هم میکنم.

    پاسخ:
    :) ممنون
    استوری که نوش جان،ولی تگ؟! مگه دارین منو؟!

    سلام

    این که بهترینِ زندگی و شرایط خودمون باشیم یعنی استقلال

    اما یه فاصله ای هست بین فهم بعضی مفاهیم و حقایق با ملبس شدن و صاحب اون مفهوم شدن...

     

    مثلا وقتی از عقل سلیم و قدسی حرف میزنیم معناش این نیست که هر کسی بهتر میتونه برامون قرآن تفسیر کنه یا عرفان نظری رو خوب بلد باشه عاقل تره...

    نشانه داره...

    من برای اینکه بفهمم چقدر عاقلم باید ببینم چقدر یاد مرگ هستم...

    چقدر از کوتاهی عمرم متاثرم...

    چون عقل عاقبت اندیشه...

    به نظرم مستقل شدن هم یه نشانه ای داره و اون دلسوز شدن برای همه هست... به دل نگرفتن بدی های  اطرافیان نسبت به خود هست... نترسیدن هست...

     

    التماس دعا

    پاسخ:
    سلام علیکم

    بله... استقلال روحی... مستقل شدن عین آرامشه.. چون فقط به یکی وابسته‌ای که معیارهای ثابت داره و با همون خودت رو تنظیم می‌کنی ( خدا و اهل بیت)
    اینه که دیگه مضطرب نمیشی الان فلانی چه واکنشی داره، الان فلونی چه برداشتی داره و ...
    بعد چون خیالت راحته که حسابت با بالایی درسته، شرایط هرجوری باشه و آدم ‌ها هرچی بگن، بجای حرص خوردن و عصبی شدن و کینه به دل گرفتن و یا حتی رنجیدن، میگردی دنبال راه عمل به نقش خودت، بعد دلت می‌سوزه برای همه اونهایی که سرگرم خاله‌بازی ان!
    هر چی استقلال بیشتر، سبک باری روح بیشتر، آرامش بیشتر، به قول شما خیرخواهی و شجاعت و بزرگواری هم بیشتر...
    خیلی اشاره خوبی بود، ممنونم. خودم ربط این بهترین خود بودن با بحث استقلال روحی رو دقت نکرده بودم.
    *
    به نظرم میاد که نسل گذشته ما و نسل خود ما متاسفانه، توی تربیت فرزندان خیلی خیلی این استقلال رو خراب کردیم. «نکن جلوی مهمون زشته» « ببین اون بچه چه خوب غذا میخوره» « ببین بچه فلانی چندتا شعر بلده» و ... ، کلا با مقایسه و ترسوندن میخوایم در بچه‌ها «رفتار» قابل قبول ایجاد کنیم، بدون درک از سن و اقتضائات و نیازهاشون. بدون درک تمایلات فعالشون
    بنظرم یه توجه ویژه‌ای از طرف اکثر والدین این نسل لازمه، تا بتونیم نسل بعدی رو مستقل بار بیاریم. تا بتونیم این کمال گرایی فراگیر جامعه حاضر رو، تعدیل کنیم. تا آدم ‌های اهل ظهور ازش دربیاد!

    آخی :")

    پاسخ:
    چه واکنش متفاوتی
  • اقای ‌ میم
  • انقدر پست خوب بود که بارها متن و کامنت ها رو خوندم

    مخصوصا اونجا که تو نظرات نوشتید به جای حرص خوردن و عصبی شدن و کینه به دل گرفتن میگردی دنبال راه عمل به نقش خودت

    پاسخ:
    سلامت باشین
  • خانم ۲۹۱۲
  • قبلا که داشتم. نمیدونم باید دوباره ببینم

    پاسخ:
    من تازه شناختمت اونجا!

    سلام مروه جان عزیزم 

    ممنونم که اجابت کردی و ممنون که وقت گذاشتی و محتوا رو هم به نحو احسن انتخاب کردی...

    متاسفانه کمال گرایی زنجیریه که خیلی محکم به گردن خیلی هامون افتاده . من که حسابی باهاش درگیرم و رنج میکشم

     

    پاسخ:
    سلام رفیق جان، ام فاطمه ی خودم :)
    سلامت باشی عزیزم، یه لحظه حس کردم دارم توی دفتر خودم می‌نویسم:)
    اره متاسفاااانه،چقدر هم من ازدست و پاگیری این زنجیر تو مادری می‌ترسم خواهر!
  • اقای ‌ میم
  • خیلی دوست دارم از تجربیاتتون بیشتر بدونم اینکه چه جوری فهمیدید بهترینی وجود نداره

    چه جوری انقدر در درمان کمال گرایی موفق بودید چون خودم باهاش درگیرم و میدونم که چه قدر درمانش سخته

    پاسخ:
    من با مشاور پیش رفتم که اول بشناسمش و ابعاد و ریشه هاش رو بدونم. بعد هم سراغ هر چیزی که میتونست کمکم کنه رفتم. کتاب، سخنرانی، گفتگو و ...
    و خیلی تمرین کردم، هر کاری که فکر می‌کردم با روحیه کمال گرایی نفسم همراهه، باهاش مقابله کردم. هنوزم البته تمرین میکنم. صفر و صد که نیست ، بصورت درصدی خیلی بهتر از قبلم الحمدلله
    بنظرم با مشاور و مطالعه پیش برید.
    کتاب غلبه بر کمال خواهی
    کتاب راهنمای غلبه بر اهمال کاری، نگرانی و کمال گرایی
    این دوتا خودخوان و خیلی مفیدن. راهکار و تکنیک بهتون یاد میدن
    اصلش اینه که واقعا بخواید تغییر کنید و سختی‌های جنگیدن با ذهنیت های غلطتون رو به جون بخرید و از خدا هم خیلی بخواید که خودش هدایتتون کنه.

    چقدر خوب و دلنشین بود خانوم مروه *_*

    پاسخ:
    نظر لطفته عزیزم :)
  • سید مقدام حیدری
  • سلام 
    حفظ فضا و وبلاگ‌های قدیمی علی رغم اومدن شبکه‌های ترگل ورگل اجتماعی گاهی رنگ بوی اصالت و وفاداری میده.
    وبلاگ اگر چه دوران افولش رو می‌گذرونه ولی اصالتی داره که شبکه‌های جدید ندارند. اینجا حوصله‌ها بیشتره. یدونه کامنت اینجا به ده‌تا لایک اونجا می‌ارزه. 

    پاسخ:
    علیکم السلام

    واقعا یه دونه کامنت اینجا به صدتا لایک الکی اونجا می‌ارزه! من که اصلا نمی‌تونم نوشته‌هام رو تو همچون فضاهایی بذارم. دلم نمیاد!
  • اقای ‌ میم
  • چه جوری میتونیم خودمون رو با خدا و اهل بیت تنظیم کنیم؟

    تو کامنت ها بهش اشاره کردید

    پاسخ:
    احادیث رو بخونیم و عمل کنیم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">