سر من رأی
يكشنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۵۵ ب.ظ
هرچند نامِ شهر شما، " سُرَّ من رَای"ست
"ا ُمُّ المَصائب"است دلِ هرکه سامرا ست
نشناختیم قدرِ تو را آنچنان که هست
این غربت از سکوتِ همین شیعه ی شماست
"ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم..."
نامت حقیقتِ تو و همنام با خداست
نامِ شما،"علی" شده و نامِ ما "یتیم"
"بابا"! حسابِ عشقِ شما کاملا جداست
ما وُ "دعای جامعه"و دستِ التماس
آقا! شما و "جامعه"ی ما که مبتلاست
یا "هادیَ القلوبِ" همه رو سیاه ها
امشب، "هدایتِ" دلِ ما،آرزوی ماست
*
امام هادی
یه جور خاصی توی دلمه انگار
میدونین چی شد باهاش مانوس شدم؟
خیلی بچگانه است
اسم هادی رو دوست داشتم!
باور کنید علت همین بود
این محبت تو دل من افتاد
هر وقت اسمشون میومد احساس خوبی داشتم.
تا اینکه قصه ی شاهین ملعون پیش اومد و از اون به بعد
این شد که ایشون شد مرکز غیرت من و ارتباط گرفت دلم با ایشون..حساس شدم به امامم
الان هر وقت تو فضای مجازی به مشکلی برمیخورم یاد امام هادی میفتم.
این شده بهانه ای برای من که متصل باشم به امامی که هیچ شناختی ازش ندارم.
*
راستی زشته بگم تا حالا زیارت جامعه رو نخوندم؟!
- ۹۵/۰۱/۲۲