روضه خوان حسین، کودک ها...
پنجشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۷، ۰۸:۳۵ ب.ظ
هیئتی که ما میریم یه عالمه مادرجوان با بچه های ریز و درشت شون میان
خیلی معرکه ی قشنگیه...
همیشه تو دلم تحسین شون میکنم و دعاشون میکنم...
محرم ها،
روضه های قسمت خواهران قوی تره
با دیدن احوال این بچه های کوچولو
روضه ی مصوری بپاست...
امشب یه دختر کوچیک روبروی من ایستاده بود
هی به صورت لطیفش نگاه می کردم
به گوشواره هاش...
تشنه بود
داشت بهانه می گرفت
آخه میدونید که
بچه ها
خیلی زود بی تاب میشن...
تقریبا سه ساله بود...
موهای مرتبش
لباس مشکی اش
چشم های خوشگلش...
دیگه این رو واستون نگم که آخرهای مراسم میگفت: مامان بریم پیش بابا....
روضه میشه اگه واستون بگم
مادرش پوست شکلات کند و داد بهش
اومد بگیره،افتاد زمین
داشت گریه می کرد
بخاطر شکلاتش، داشت گریه می کرد
بچه مگه طاقت سختی داره؟
طاقت دویدن دنبال کاروان
طاقت دیدنِ......
یا رقیه ی حسیییین....
متن شب اول
- ۹۷/۰۶/۲۲