و نراهُ قریبا

آمدنش را قریب می بینیم...

و نراهُ قریبا

آمدنش را قریب می بینیم...

و نراهُ قریبا

بسم رب الزهراء

سلام...

شاعر میگه:
من اگر برخیزم،تو اگر برخیزی،همه برمی خیزند
من اگر بنشینم تو اگر بنشینی،چه کسی برخیزد؟

**
اینجا سعی میکنم چیزی بنویسم که برای دیگران مفیده، از روزنوشت ها تا خاطرات و دغدغه ها... گاهی هم برای گفتگو و یا به نتیجه رسیدن، مطلبی رو منتشر میکنم.
اگر براتون مفیده بمونید و بخونید.
باعث افتخاره بنده است که محبان حضرت مهدی(عج) اینجا تردد می کنند.
*
همه ی نظرات برام ارزشمندند و دوست دارم با دقت بخونم و جواب بدم،اگر گاهی نشد یا با تاخیر بود، ببخشید.

بایگانی

اما هموار نیست...!

يكشنبه, ۱۹ دی ۱۴۰۰، ۰۹:۱۱ ق.ظ

سردار از اون اول زندگیش، فکر نمی‌کرده قراره یه روزی یه سردار معروف بشه ! و همه هدف گذاری زندگیش هم روی این نبسته بوده که اگه نشد افسردگی حاد بگیره (مثل این سفارشهای روانشناسی غربی که میگه هدف دقیق و واضح مشخص کنید و بدونید که حتما بهش می‌رسید و این مباحث کتاب راز و جذب و این حرفا! )
نه خیر!
ما با یه سری واقعیت‌ها روبرو هستیم دائما که یه غیرمسلمون نمی‌تونه بفهمتش! برای همین بیچاره مجبوره قدر فهم خودش تز راهبردی بده، دستش هم درد نکنه!
ولی من و توی مسلمون می‌دونیم که اراده انسان گرچه خیلی قدرتمنده، ولی باز تحت اراده خداست، من و توی شیعه می‌دونیم که العبد یدبر و الله یقدر یعنی چی. بنابراین ورای برنامه‌هامون، ورای همه هدف‌هامون، طالب هدایت الهی هستیم، در پی بهبود رابطه با خدامون هستیم!
از حاج قاسم می‌گفتم،
بچه که بود، توی اون روستای کوچیک، یه کشاورزاده معمولی بود، هرگز تصور هم نمی‌کرد که شاید روزی چنین قطبی بشه،
ولی یه بچه کشاورز هم اگه بود، خوب بود...
سال ۵۶ ، وقتی نفس های انقلاب داشت جون می‌گرفت، اون هم اومد تو کار اعلامیه و ...
جبهه رفتنش بعد انقلاب، ازدواجش، پدریش، هر نقشی که بود، هر جا که بود،
سعی کرد خوب نقشش رو بازی کنه. کاری نداشت بعدش چی میشه. می‌دونست حق اینه که وظیفشو عمل کنه، اینکه چی جذب میشه و آخرش چی میشه، دیگه دست اون نبود!
که ما معتقدیم: ان العزة لله جمیعا! کلا عزت مال خداست، تعز من تشاء و تذل من تشاء، تو کارت رو بکن! چیکار داری تهش چی می‌رسه بهت؟
 قاسم سلیمانی معمولی، اگه حاج قاسم شد، عزیز هممون شد، برای این بود که دنبال یه کار شاق نبود! که اگه بهش نرسید بیکار بشینه فکر کنه هیچ کاره است!
نه، هر جا که بود، اونجا رو مهمترین نقطه عالم می‌دونست، حتی اگه داشت با نوه‌هاش بازی می‌کرد، همین.
مداومت داشت، اخلاص داشت...
خیلی ها، در گذشته شون کارهای خیلی خیلی خوبی کردن، برای انقلاب، برای دفاع از کشور... ولی بعدش، خراب شدن...
استقامته مهمه، ادامه دادنه مهمه... مهاجرین و انصار هم خییییییلی جهادگر بودن،خیلی برای رونق اول اسلام زحمت کشیدن، اما چی شد که آخرش مورد نفرین حضرت زهرا واقع شدن؟ اونقدر بدبخت شدن؟؟
اون بچه مذهبی ها، مسجدی های دوره حضرت زهرا، کجا رو کم گذاشتن که به اون فلاکت ابدی افتادن؟؟
ما باید بدونیم! ما باید این رو بفهمیم!

  • .. مَروه ..

مامور_به_تکلیف

نظرات  (۹)

  • .. مَروه ..
  • بخاطر یه سری چیزها، در یه سکوت درونی عمیق فرو رفته بودم، که بهم آرامش می‌داد و قوت.

    ولی حس کردم لازمه بنویسم.

     

    عنوان هم برگرفته از این جمله رهبر هست: راه خدا امیدبخش است، اما هموار نیست. استقامت کنید.

    پاسخ:
    # ما مامور به انجام تکلیفیم، نه موظف به نتیجه

    این جملات روح بخش رو نه چون برای شخص امام خمینی یا رهبره بلکه بخاطر اشراف این دو عزیز بر احادیث و احکام و شرایط روز و تاریخه که قبول دارم... بخاطر جایگاهشون
    اینها میشن چراغ راه، چون استنباط از روایاتن.
    چه کسی بیشتر از معصومین، واقف به علم روان شناسی انسان‌هاست؟ اگه قبول داریم که بالاترین علم دست خداست و خدا به والاترین بنده ‌هاش، بهترین ‌ها رو میده.
  • دچارِ فیش‌نگار
  • آدم اگه هدف نداشته باشه اینقدر انگیزه و شهامت و مقاومت به خرج نمیده

    پاسخ:
    درسته
    ولی هدف باید منعطف باشه، باید با همه شرایط قابل اجرا باشه
    مثل هدف حاج قاسم
    هدف های الهی اینجورن که قابل انعطافن، برای همه عمر
    چون یه هدف کلی داریم و هدف های ریزتر جزیی همشون با همون مطابق میشن. در نتیج، افسردگی سراغمون نمیاد
  • سید مقدام حیدری
  • سلام و رحمت و لطف خدا بر این شهید بزرگوار و عزیز و دوست‌داشتنی.
    خدا قبول کنه ازتون این یادداشت خوب.
    حاج قاسم بدون این که رسانه داشته باشه و بدون این کتاب بنویسه یا سخنرانی بکنه و حرف و سخن زیادی از او مانده باشه، مکتب است. 
    و جالب این است که راجع به او بیش از 400 کتاب تا حالا نوشته شده. چقدر عجیبه واقعا. 

    پاسخ:
    این همون عزتیه که خدا داده...
    امام حسین اینهمه برادر داشت، ولی یکیش شد حضرت عباس،
    چون که دنبال امر مولاش بود فقط، هر چی امامش گفت، تبعیت کرد. می‌تونست بگه من جنگاورم، خودم پسر علی ام! خودم کسی ام برای خودم، حالا برم آب بیارم؟
    ولی رفت، چون خالص بود برای خدا، خدا گفته اطاعت از امام واجبه؟ چشم... من مطیعشم، هر کی که باشم...
    خدا گفته یاری به محرومین؟ خدا گفته محبت به یتیمان؟ خدا گفته دستگیری از ضعیفان؟ چشم... من مطیعشم، سردار مملکتم که باشم!
    اینه که میره اونجوری بچه شهید رو بغل می‌کنه و براش وقت میذاره. اینه که شرم می‌کنه آوارگی مسلمونها رو ببینه و به راحتی برگرده پیش خانوادش زندگیشو بکنه.

    ممنون از اینکه نوشتین :`)

    پاسخ:
    نوش روحت
    الحمدلله

    سلام:) 

    روز شهادتش داشتم کتاب از چیزی نمی‌ترسیدم رو میخوندم. این کتابه خاطرات حاجی از کودکیه تا وقتی که به قول شما هنوز کار شاقی نکرده. قبل از انقلاب و حدود ۲۴ سالگی

    از همون موقع اهل کار بود. نه صرفا فانتزیایی که ماها از کار انقلابی و فرهنگی داریم. هر کاری که درست بود

    کشاورزی بنایی رستوران و...

    از اونوقت تو دلش سردار داشت

    خالص خالص خالص

     

    خلوص بنظرم اون چیزیه که تهش نگذاره بدبخت و مغضوب شیم

    پاسخ:
    سلام عزیزم
    توی این فاطمیه، یه چیزهایی شنیدم و بهم رسید، که عملا نشستم سر جام!
    دیدم خیلی پرتم نسبت به اسلام اهل بیتی واقعی!
    یکیش همین قضیه اهل کار بودنه است، اینکه با چندین روایت فهمیدم اصلا شیعه باید پرکار باشه، باید دایما در تلاش باشه، باید اصلا بیکار نباشه و بدنش خسته باشه.
    برای همین این نکته تو زندگی سردار خیلی به چشمم اومد، که هر جا بوده، پرکار بوده. سمبل کاری نداشته

    ما دقیقا درگیر فانتزی هستیم، فکر می‌کنیم کار خوب انقلابی یعنی بری فلان ایستگاه تبلیغی رو بزنی یا بری فلان برنامه خاص رو اجرا کنی و فلان!!
    درحالی که شیعه انقلابی، باید هر جا که هست، اونجا رو مرکز عالم بدونه، حتی اگه داره ظرف می‌شوره این رو با نیت سخت کوش شدن و شبیه اهل بیت شدن بشوره! اگه داره درس می‌خونه حسابی زحمت بکشه چون کار نیکو کردن از پر کردن است! اگه نونواست، تو کارش کم نذاره، اگه راننده تاکسیه، اگه فروشنده است، اگه ...
  • اقای ‌ میم
  • چیزی که من درباره قانون جذب متوجه شدم اینه که از نظر علمی رد میشه ولی خب من خودم یه نتایجی ازش گرفتم

    البته خیلی به کلیت پست شما ربط نداشت:)

    پاسخ:
    خیلی از این قوانین که به نظر خودشون شق القمر بوده، بعدها نقض شده ولی هنوز یه عده تو ایران دارن می‌پرستنش!
    بعد طرف اساس زندگی و کسب روزیش رو گذاشته روی این قانون!
    بابا مسلمون! تو امام علی داشتی، تو نهج البلاغه داشتی، تو اینهمه حدیث داشتی، انقدر بی‌کس و کار شدی که قبله آرمانهات شده حرفهای ضد و نقیض اونها؟
    نمیگم نریم سراغ کتب نویسنده‌های غیرمسلمون، اصلا حرفم این نیست
    حرفم اینه با نگاه بالا بریم! نه نگاه یه خواننده ذلیل بیچاره که اومده چاره کارش رو از اون کتاب دریافت کنه!
  • اقای ‌ میم
  • نه بحث من چیز دیگه ای بود میگم که یه چیز قابل اثبات نیست و از نظر علمی رد میکنن اما من خودم نتیجه داشتم ازش

    من به قانون جذب اعتقاد دارم ولی ته همه اش میرسه به چیزی که تو دین خودمون گفته بگذریم که دارن از این قانون سوء استفاده هم میکنن

    پاسخ:
    نظر من اینه که حق و باطل به هم آمیخته شده است
    شما از بخش حقش نتیجه گرفتین
  • اقای ‌ میم
  • بله منم همین رو میگم

    چند سال پیش خیلی اتفاقی یک خاطره از حضرت امام خوندم که حتما شنیدید ولی دوباره خوندنش خالی از لطف نیست. اون هم اینه که حاج احمد آقا میبینن امام موقع دعا میگن خدایا من رو با حاج عیسی-خادم بیت امام- محشور کن.
    خیلی خاطره جالبیه برای من! یعنی کسی به عظمت امام دعا میکنه با خادمش محشور بشه... چقدر حاج عیسی فهمیده بوده مرکز دنیا بودن یعنی چی و چقدر کارش رو درست انجام می‌داده که پیش امام چنین مقامی داشته

    پاسخ:
    سلام عزیز

    اشاره خیلی خوبی بود ، ممنونم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">