به سبک شهدا 5 (شکایت از دیگران)
دوشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۳، ۱۲:۴۹ ب.ظ
از صلیب سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا
گفتند: در اردوگاه شما را شکنجه میکنند یا نه؟
همه به آقا سید نگاه کردند . ولی آقا سید چیزی نگفت
:مأمور صلیب سرخ گفت
.آقا شما را شکنجه میکنند یا نه؟ ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید
آقا سید باز هم حرفی نزد ، ماموران گزارش دادند اینجا خبری از شکنجه نیست
:افسر عراقی که فرمانده اردوگاه بود، آقای ابوترابی را برد تو اتاق خودش گفت
تو بیشتر از همه کتک خوردی، چرا به اینها چیزی نگفتی؟
:آقای ابوترابی برگشت فرمود
ما دو تا مسلمان هستیم با هم درگیر شدیم، آنها کافر هستند
فرمانده اردوگاه کلاه نظامی که سرش
بود را محکم به زمین کوبید و صورت آقا سید را بوسید بعدش هم نشست روی دو
زانو جلو آقا سید و تو سر خودش می زد
گفتند: در اردوگاه شما را شکنجه میکنند یا نه؟
همه به آقا سید نگاه کردند . ولی آقا سید چیزی نگفت
:مأمور صلیب سرخ گفت
.آقا شما را شکنجه میکنند یا نه؟ ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید
آقا سید باز هم حرفی نزد ، ماموران گزارش دادند اینجا خبری از شکنجه نیست
:افسر عراقی که فرمانده اردوگاه بود، آقای ابوترابی را برد تو اتاق خودش گفت
تو بیشتر از همه کتک خوردی، چرا به اینها چیزی نگفتی؟
:آقای ابوترابی برگشت فرمود
ما دو تا مسلمان هستیم با هم درگیر شدیم، آنها کافر هستند
.دو تا مسلمان هیچ وقت شکایت پیش کفار نمیبرند
می گفت: شما الحق سربازان خمینی هستید
- ۹۳/۱۱/۲۷