صابر خراسانی/شب عملیات
شبِ قنوت،شبِ سجده،شبنمِ روضه
شبِ دعا،شب آخر، شب عملیّات
شب تولد خون و شب تیمم اشک
شب وداع تن از سر،شب عملیّات
عجب شبی شده، حیف است حیف و میل شود
تو رو خدا نگذارید، التماس کنید
تو رو خدا نکن ای صبحِ جنگِ جبهه طلوع
ستاره ها، نگذارید، التماس کنید
صدای زوزه ی خمپاره،ضجه ی سرکش
درست در دل ما به وجود می آید
زمینِ جبهه اگر هست،پس چرا دارد،
زمین کرببلا به وجود می آیذ؟
-علی؟ علی؟ علی اکبر؟علی منم سید
دلی که جای سکوتش شکست،آوردیم
علی جوانِ کدامِ شماست؟ ایران را
از این علی و علی ها بدست آوردیم
هزار و سیصد و پنجاه و هفت،پیروزی
ولایتی است که تحت الشعاعِ نامِ علی است
دفاعِ ما، سرِ سربندِ نام یازهراست
که نامِ فاطمه،تنها دفاعِ نامِ علی است
از این طرف نگرانی است،تا که برگردند
از آن طرف چه کسی شوقِ آمدن دارد
کسی که تا دمِ مرزِ جنون جلو رفته
به کربلا دلِ او،میلِ سرزدن دارد...
قسم به غیرت مردانه ی علی اصغر
به دردِ عشق نخوردن چه ارزشی دارد
هزار سر به فدای غباری از خاکم،
وطن نباشد اگر، «تن» چه ارزشی دارد؟
اگر که پای حرامی به کشورم واشد،
همیشه خاکِ طلادار، دستِ کج،دارد
به هشت سال دفاعِ مقدسم سوگند،
هوای خاکِ مرا،ثامن الحجج دارد.....
»صابرخراسانی«
- ۹۳/۱۲/۱۳