و نراهُ قریبا

آمدنش را قریب می بینیم...

و نراهُ قریبا

آمدنش را قریب می بینیم...

و نراهُ قریبا

بسم رب الزهراء

سلام...

شاعر میگه:
من اگر برخیزم،تو اگر برخیزی،همه برمی خیزند
من اگر بنشینم تو اگر بنشینی،چه کسی برخیزد؟

**
اینجا سعی میکنم چیزی بنویسم که برای دیگران مفیده، از روزنوشت ها تا خاطرات و دغدغه ها... گاهی هم برای گفتگو و یا به نتیجه رسیدن، مطلبی رو منتشر میکنم.
اگر براتون مفیده بمونید و بخونید.
باعث افتخاره بنده است که محبان حضرت مهدی(عج) اینجا تردد می کنند.
*
همه ی نظرات برام ارزشمندند و دوست دارم با دقت بخونم و جواب بدم،اگر گاهی نشد یا با تاخیر بود، ببخشید.

بایگانی

آه، استجدی العبور

يكشنبه, ۹ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۰۷ ق.ظ

فدوی طوقان
شاعر مقاومت فلسطین
که بخاطر اشعار سیاسی، تابعیت فلسطینی ازش سلب شده...
شعر زیبایی در توصیف این آوارگی و انتظارش پشت مرزها داره...
یک طرف جمعیت منتظربرای ورود به فلسطین یک طرف صهیونیست غاصب...
یکی از زیباترین بخش های شعرش رو مینویسم
رنج و عشق و میهن دوستی و امید و حسرت رو با هم داره...

« کفانی اظل بحضنها...

رهایم کنید تا در آغوش سرزمینم بمانم...

کفانی أموت علی أرضها

بگذارید بر خاک سرزمینم بمیرم

و أدفن فیها

و در آن دفن شوم

و تحت ثراها أذوب و أفنی

و زیر خاک آن ، ذوب و نابود شوم

و أبعث عشبا علی أرضها

و بصورت گیاهی بر زمین آن برویم

و أبعث زهره

و شکوفه ی آن(گیاه) گردم...

تعیث بها کف طفلٍ نمْته بلادی

تا در دست کودکی که سرزمینم او را پرورانده، لِه شوم...

کفانی اظل بحضن بلادی

بگذارید در  آغوش سرزمینم بمانم

ترابا

و عشبا

و زهره...

خاکی ، گیاهی یا شکوفه ی آن...

یعنی فقط بذارید من اونجا باشم
هر چی بودم بودم
اصلا میخوام اونجا بمیرم
میخوام فدای یه لحظه شادی کودکان سرزمینم بشم...
رهام کنید...

:(



  • .. مَروه ..

شعر_مقاومت

عربی_نوشتها

نظرات  (۹)

  • مرتضا دِ
  • نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد؟

    نمیخواهم بدانم کوزه‌گر از خاک اندامم

    چه خواهد ساخت؟

    ولی بسیار مشتاقم،

    که از خاک گلویم سوتکی سازد.

    گلویم سوتکی باشد بدست کودکی گستاخ و بازیگوش

    و او یکریز و پی در پی،

    دَم گرم ِخوشش را بر گلویم سخت بفشارد،

    و خواب ِخفتگان خفته را آشفته تر سازد.

    بدینسان بشکند در من،

    سکوت مرگبارم را...

    پاسخ:
    چقدر عاالی میلش برای شکستن خفقان و بی تفاوتی رو بیان کرده.... و اهمیتی که هدفش براش داشته

    و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد...
  • پیـــچـ ـک
  • چه قدر درد داشته!

    سلام
    پاسخ:
    سلام
    خیلی...!

  • مرتضا دِ
  • او مکنونات و محتویات اندرون خود را بیرون ریخت و آنچه در فکرش بود به زبان آورد و دستگاه زود به افکارش پی برد و جلوگیری کرد. این عمل درست نیست و نباید گذاشت اسرار فکری به زودی برملا شود.(شرح اسم ص:483)

    https://fiish.blog.ir/post/72
  • راهی به سوی نور
  • سلام
    چقدر این حس تعلق بعضی وقت ها مقدس میشه.
    مثل تعلق به کشور
    تعلق به یه آیین و دین
    پاسخ:
    سلام مومن

    همینطوره.
  • سربازِ روزِ نهم
  • برای گذر کردن التماس نمی خواد مشت می خواد
    خوبه آدم شاعر باشه اما مثل چمران بسراید
    پاسخ:
    سلام مومن
    اینم نظریه
    ولی خب باید شرایط شاعر رو بررسی کنیم
    آیا واقعا کم کاری از جانب شاعر بوده؟
  • رزمنده ..
  • سلام مومن. جزاکم الله خیرا

    چه شعر زیبائی بود...
    اسلحه شاعران، شعر اونهاست...
    احمق ها خیال کرده اند که خلع سلاحش کرده اند....
    اللهم اللعن القوم الظالمین من الاولین و الآخرین

    عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب
    یا علی
    پاسخ:
    علیکم السلام

    اندیشه باور ایمان
    جلوی اینها مگه میشه گرفت
    بالاخره خودشو نشون میده
    مثل شعر فدوی طوقان که به گوش ما هم رسیده
  • آقا یاسر
  • چنانچه تمایل داشتید سر بزنید

    با سلام و احترام
    وبلاگ بسیار زیبایی دارید .در صورت تمایل ، برای تبادل لینک اطلاع دهید .یا علی (ع)
  • انـ ـــار
  • فلسطین مظلوم...



    به امید رهایی اش

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">