و نراهُ قریبا

آمدنش را قریب می بینیم...

و نراهُ قریبا

آمدنش را قریب می بینیم...

و نراهُ قریبا

بسم رب الزهراء

سلام...

شاعر میگه:
من اگر برخیزم،تو اگر برخیزی،همه برمی خیزند
من اگر بنشینم تو اگر بنشینی،چه کسی برخیزد؟

**
اینجا سعی میکنم چیزی بنویسم که برای دیگران مفیده، از روزنوشت ها تا خاطرات و دغدغه ها... گاهی هم برای گفتگو و یا به نتیجه رسیدن، مطلبی رو منتشر میکنم.
اگر براتون مفیده بمونید و بخونید.
باعث افتخاره بنده است که محبان حضرت مهدی(عج) اینجا تردد می کنند.
*
همه ی نظرات برام ارزشمندند و دوست دارم با دقت بخونم و جواب بدم،اگر گاهی نشد یا با تاخیر بود، ببخشید.

بایگانی

من دختر تو ام

جمعه, ۹ آذر ۱۳۹۷، ۱۱:۲۵ ب.ظ

مادرم می‌گفت:
عاشق درس خوندن بودم
عاشق کتاب هام...
دوران دانشجویی
با دوتا بچه ی کوچیک
و کارهای خونه
نمیرسیدم اون جور که دلم میخواد درس بخونم.
وقتی یه بچه روی پا میخوابوندم و غذا هم روی گاز قل میخورد،
کتاب هام رو که می دیدم
گریه ام می گرفت...
*
امروز صبح
با همت و انگیزه کتاب عروض رو باز کردم تمارین رو بنویسم،
ولی کاری پیش اومد بلند شدم
بعد دوساعت که سرم یه ذره خلوت شد
همینطور که تو ذهنم مسائلی رو حل میکردم وارد اتاق شدم و این صحنه رو که دیدم...،





دقیقا یاد اون حال مادرم افتادم... و راستشو بخواید، کیف کردم...

*

یادداشت روز تولد مادر، یکم آذرماه 1397


  • .. مَروه ..

نظرات  (۵)

مادر شما اذر ماهی توادش مبارک بله دیگه معلم بزرگ دخترها مادرشون هست:)
پاسخ:
ممنونم
بله:)
  • سوته دلان
  • سایه‌شون بالای سرتون مستدام... 
    پاسخ:
    ممنونم
    حالا تو گریه کردی یا خوشحال شدی که وسط این صحنه نیستی ؟؟؟😜
    پاسخ:
    از حسرتی که تو دلم ایجاد شد،یاد حال مادر افتادم

      میان بحر بلا در کنار مادر باش...



    مهر مادرانه اش مستدام باد. ان شاءالله

  • خانم الفــــ
  • خدا حفظشون کنه ان شاءالله.
    پرتلاش بودن و هدف داشتن در هر حالی و از هر کسی که دیده بشه، تحسین برانگیزه...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">