و نراهُ قریبا

آمدنش را قریب می بینیم...

و نراهُ قریبا

آمدنش را قریب می بینیم...

و نراهُ قریبا

بسم رب الزهراء

سلام...

شاعر میگه:
من اگر برخیزم،تو اگر برخیزی،همه برمی خیزند
من اگر بنشینم تو اگر بنشینی،چه کسی برخیزد؟

**
اینجا سعی میکنم چیزی بنویسم که برای دیگران مفیده، از روزنوشت ها تا خاطرات و دغدغه ها... گاهی هم برای گفتگو و یا به نتیجه رسیدن، مطلبی رو منتشر میکنم.
اگر براتون مفیده بمونید و بخونید.
باعث افتخاره بنده است که محبان حضرت مهدی(عج) اینجا تردد می کنند.
*
همه ی نظرات برام ارزشمندند و دوست دارم با دقت بخونم و جواب بدم،اگر گاهی نشد یا با تاخیر بود، ببخشید.

بایگانی

اگر دنیایی شود،سد کار میشود

دوشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۰۳ ق.ظ



نقل قول از همسر #شهید_محمد_مهدی_مالامیر_کجوری :
نوع تفکرش به نحوی بود که در همه موارد در زندگی طبق منویات مقام معظم رهبری عمل کند.
شاد و سرزنده و سخت کوش بود و هر هفته طبق برنامه ورزش داشت و برخی اوقات ساعت چهار صبح می‌رفت و فوتبال، والیبال، پینگ پنگ، بدمینتون، ورزش‌های رزمی بخصوص کاراته را انجام می‌داد و در شنا استاد بود و همیشه در مسابقات اول می‌شد.
همه ساعات روز او برنامه‌ریزی شده بود و بسیاری از روزهای سال شش صبح تا ۱۰ شب در کتابخانه بود اما از آن طرف هم برنامه‌شان انعطاف پذیری زیادی داشت به نحوی که برای صله ارحام که از شهرستان می‌آمدند وقت می‌گذاشت برای جبران آن از خواب خود کم می‌گذاشت.
به نظر من مصداق کامل جمله مقام معظم رهبری در خصوص تهذیب، تحصیل و ورزش بود و در سه حوزه نمونه بود.
اصراری ندارم که بگویم شهید، فرشته است انسان اشتباه دارد اما آن چه را که درست می‌دانست با خلوص به آن عمل می‌کرد.
دوست نداشت خود را نشان بدهد تا حدی که اقوام نزدیک که موفقیت‌های ورزشی او را می‌دیدند می‌گفتند او که این قدر تلاش‌گر است آیا درس هم می‌خواند؟ و در جواب آنان حتی اگر به طعنه یا شوخی می‌گفتند او فقط سکوت می‌کرد حتی به من هم می‌گفتند که علاقه ندارم از من تعریف کنی.
می‌گفت اگر علم من دنیایی شود، سد کارم می‌شود و ظلمت است و اگر علم نور است آن دنیا دست مرا می‌گیرد و تأکید داشت که علم برای خداست خودنمایی نباید در آن باشد.
یکی از اساتید پس از شهادتشان گفتند من در سال‌های تدریس روی سه نفر امید داشتم که شخص بالایی شود و یکی از آن‌ها ایشان بود.
پس از شهادتشان مشخص شد که با وجود سن کم قریب الاجتهاد بودند.

🌷#شهید_محمد_مهدی_مالامیر_کجوری🌷



نظرات  (۹)

شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصولشان، عند ربهم یرزقونند. (امام خمینی)
خوشا به سعادتشان..
اللهم الرزقنا الشهاده

ان شاالله توفیق شما هم بشه
پاسخ:


تلاش زیادی لازمه...
سلام
این مطلب رو فقط بخاطر اینکه درباره ی یک شهیده نذاشتم.
حاوی پیام ها و درس های قابل تاملی برای من بود که اگه بشه تو متن رنگی اش میکنم.
یا حاشیه و پی نوشت بر متن میزنم...

اگر خدا بخواد فرصت و تمرکزش جور میشه،اگرم نخواد که هیچ....
*
چطور میشه از عمر به خوبی بهره ببریم؟
زندگی بزرگان رو که میبینی در عرض چندسال کارهای بزرگی کردن که امثال من در دوبرابر این میزان از عمر هم نکردیم و نمیکنیم...
برکتی که در عمرشون هست...
لذت و بهره ی بیشتری هم میبرن تا امثال من...

حاشیه بر متن:
آدم های موفق، در طی فرایند موفق شدن شون،یعنی اون موقعی که دارن تلاش میکنن و هنوز به مقام و جایگاه خاصی نرسیدن، عموما، خیلی مورد سرزنش و نکوهش قرار میگیرند...
و حتی تمسخر...
آدم های «بی خیال بابا» معمولا اینها رو به سخره میگیرند...
اما...
وقتی که به موفقیت میرسن، وقتی ثمره ی تلاش شون رو میبینن،همه، همه، حتی حسودها، قلبا تحسین شون میکنند و یه جورایی همه بهشون فخر میکنند...
*
اون قسمت از متن که میگه حتی اگر به طعنه یا شوخی میگفتند او فقط سکوت میکرد، بنظرم درس بزرگیه...راه حل خوبیه...
سکوت میکرد و به همسرش میگفت ازم تعریف نکن.
یعنی با این راهکار هم در برابر طعنه ها و شوخی ها خودش رو درگیر نمیکرد و «رها» بود، هم جلوی حسادت رو میگرفت... که به قول خودشون سد کارش نشه و علمش یا هر دارایی دیگه اش،مایه خودنمایی و حجاب نباشه...
این طوری خیلی رهاتره انسان....

درس زیبایی بود...
جای تامل داره...
پاسخ:
دوست دارم نتیجه ی فکر های شما رو هم بشنوم...

مباحثه خیلی خوبه،در امور دین...رفتار شایسته...
به نظرم اون چیزی که این شهید رو شهید کرد همین بدون سر و صدا بودن، بوده
خلوص باعث حفظ و رشد عمل میشه. اون عملی که خالصانه باشه اگ کم هم باشه بالاخره جواب میده و عمل زیاد ریاکارانه حبط میشه.
پاسخ:
حفظ
و رشد عمل
حفظ رو شاید بفهمم ولی رشد رو نه...
منظورت برکتشه؟
این که به همسرشون میگفتن ازم تعریف نکن خوب بوده
ماها به یه موفقیتی که میرسیم دوست داریم با اون موفقیت چش و چال همه رو دربیاریم:)

پاسخ:
چطور  میتونن از لذت اعتبار داشتن بگذرن؟
خالص بودن چیز عحببیه برام...
چرا میگذرن؟
آدم عاقل منفعت رو بدون دلیل رها نمیکنه...
چجوری نگاه میکنن؟
جمله گمنام خیلی خوب بود... واقعیتیه...
اما یه جمله میگم مواظب باشید شما رو به وسواس نندازه... فقط روش فکر کنید... احتمال زیاد شما بهتر این مسئله رو میدونید

مباحثه خیلی خوبه اما خیلی وقتا میشه دامِ انسانهای اهل گفتگو...
طبیعیه که انسانهای گفتگو محور و برون گرا میل به مباحثه داشته باشن... و اگر فقط همین طبیعت موجب ترغیبشون به گفتگو بشه رشدی براشون نخواهد داشت...

برکت مباحثه وقتی هست که بر سر هدفی واحد تجمع صورت بگیره... یعنی جمع شدنه عامل اصلی ثمردهی هست و گفتگو یک فرع هست... اصلا چون گفتگو یک تجمع هست ثمر میده... والا تبادل اطلاعات بین دو طرف اصلا به معنای گفتگو نیست... این خیلی مهمه...

با این نگاه انسانهای درون گرا و کم حرف هم از مباحثه بهره خودشون رو میبرن... یعنی بهره بردن اشخاص از مباحثه به اندازه جمع نگریشون خواهد بود...

چون حدود چهار سال تجربه مستمر در مباحثه داشتیم عرض کردم... گاهی میشد که اون روز به لحاظ مراقبتی روز خوبی نبود و پر از انرژی منفی بودم و شیطان میگفت نرو جو سالم مباحثه رو با حال ناموزونت بهم نزن...
اما عقلم میگفت برو و از نور بچه های اهل مراقبه خودت رو آباد کن...
میرفتم و اتفاقا نکات نابی از مباحثه اون روز نصیبم میشد... وقتی فرهنگ جمع گرایی جا بیافته گاهی خدا به خاطر عمل صالح یک شخص در یک جمع رزقی رو به تمام اون جمع میده...
پاسخ:
نظر قابل تاملی نوشتید.
هنوز توی ذهنم داره مرور میشه به اونجا نرسیدم که بیانی براش داشته باشم.
  • بسیج دانشجویی دانشگاه طبری بابل
  • http://basijtabari.rzb.ir/post/967
    سلام
    زندگی نامه شهید مالامیری در لینک بالا
    پاسخ:
    سلام
    ممنونم

    بسیار خوش آمدید
    لذت اعتبار داشتن یه لذت کاذبه
    خیلی وقتا دیگران ممکنه به خاطر موفقیتای دنیایی ما بهمون احترام بذارن
    یا دوستمون داشته باشن
    این موفقیتای دنیایی هم پایدار نیست ممکنه از دست بره اونموقع میفهمی خیلی از این دوست داشتنا پوچ بوده
    به خاطر خودت دوستت نداشتن به خاطر اون جایگاهی که به دست آوردی دوستت داشتن
    اینکه شهدا بتونن از همچین لذتای پوچی بگذرن برای من عجیب نیست
    تصور من همیشه این بوده که شهدا کارهاشون رو به خاطر خدا انجام میدادن
    ولی این به خاطر خدا انجام دادنه برام عجیبه و مبهم
    مثلا شهید دارانی تو وصیت نامشون نوشتن که حتی ورزش رو هم به خاطر خدا انجام بدید
    برای من گنگه که چه جوری میشه برای خدا ورزش کرد
    اصلا اینکه شما کاری رو برای خدا انجام بدید خیلی سخته به نظرم
    نمیدونم یه آدم چه جوری میتونه به همچین مرحله ای برسه

    +شاید یه جاهایی حرفام درست نباشه،هر چی اومد تو ذهنمون ریختیم رو دایره:)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">