و نراهُ قریبا

آمدنش را قریب می بینیم...

و نراهُ قریبا

آمدنش را قریب می بینیم...

و نراهُ قریبا

بسم رب الزهراء

سلام...

شاعر میگه:
من اگر برخیزم،تو اگر برخیزی،همه برمی خیزند
من اگر بنشینم تو اگر بنشینی،چه کسی برخیزد؟

**
اینجا سعی میکنم چیزی بنویسم که برای دیگران مفیده، از روزنوشت ها تا خاطرات و دغدغه ها... گاهی هم برای گفتگو و یا به نتیجه رسیدن، مطلبی رو منتشر میکنم.
اگر براتون مفیده بمونید و بخونید.
باعث افتخاره بنده است که محبان حضرت مهدی(عج) اینجا تردد می کنند.
*
همه ی نظرات برام ارزشمندند و دوست دارم با دقت بخونم و جواب بدم،اگر گاهی نشد یا با تاخیر بود، ببخشید.

بایگانی

راهیان نور--حسینیه حاج همت

جمعه, ۱۹ دی ۱۳۹۳، ۰۵:۵۷ ق.ظ
یک وقتهایی،قلم را که بر صفحه میگذاری،

می رود تا هر جا  که بخواهد،میگذرد،

خط به خط،صفحه به صفحه...

آنقدر می گردد و می رقصد،

تا تمام شود حرفهای نگفته ی تو...

آنقدر می چرخد،

تا نماند چیزی در دلت،که ماندگاری اش،

داغی باشد بر چشمانت...

 *

و گاهی

قلم،

راه نمی آید با دل

می نشیند،

و سکوت می کند،

و هیچ نمی گوید؛

گاهی کلمات،

هم مسیر تو نمی شوند..

و نمیگذارند رها شوی از احساسی سهمگین...

 *

گاهی وقتها،

نه دفتر هست،نه قلم،

اما ذهن،

می بارد و مدام،

جاری میکند روح را..

و آنقدر سرگشته می شوی از هبوط واژه ها،

که حاضری تمام دنیا را،

به دنبال قلم،

زیر و رو کنی...

 *

گاهی وقت ها،

هیچ صدایی نمی آید،

هیچ واژه ای،

هیچ حسی،

و تو،

سرد و ساکت می مانی،

غرق در عظمت...

مبهوت..............

 

 

درست مثل حضور، در حسینیه حاج همت...

 

 

  • .. مَروه ..

نظرات  (۷)

  • فرهنگ پرواز
  • سلام
    چقدر دلم برای راهیان نور، تنگ شده است.....
    آدرس وبم را بلاگفا اجازه نمیده بذارم! ممنون که به ما سرزدید....

    پاسخ:
    پاسخ:
    علیکم السلام
    و متقابلا ممنون از شما
  • مردی بنام شقایق
  • سلام

    بله منظورمون بیان بود

    ما هم چندین سال بلاگفا بودیم بعد اومدیم اینجا

    بسیار بسیار بهتره

    +
    یادش بخیر...


    پاسخ:
    پاسخ: علیکم السلام
    بنده که بلد نیستم چجوری باید این کار رو انجام بدم.
    اتفاقا دنبالش بودم اما خب،راهش رو بلد نیستم.
    + ممنون از اینکه نوشته رو خوندید
  • سرباز گمنام حضرت(عج)
  • دوباره برگشتم...

    سر بزنید...
  • مسافر غریب
  • این مات و مبهوت ماندن و هیچ حرفی برای زدن نداشتن رو توی گردان تخریب شدیدا احساس کردم...

    پاسخ:
    پاسخ:
    گردان نگو که.......آخ..
  • شاعر دیوانه
  • سلام دوست من
    همیشه میخوام این رو بگم اما باز یادم میره

    وقتی لطف میکنی و نظر میگذاری لطفا آدرس وبلاگ رو هم بزار،چون من آدرس ها رو حفظ نمیکنم متاسفانه
    و این باعث میشه من کامنتت رو بخونم اما نتونم وبلاگت بیام و جواب بدم ممنون
    هیچی جز این مکان هوای دلمو ابری نمی کنه...
    برای توفیق یافتن حضور در تشییع ماهی های ب آب برگشته اومدم به این پست  بازنگاه انداختم تا باهوای بارونی شرکت کنم
    آفتاب هوا دل آدمو میزنه
    آفتاب فقط تو دوجا ب درد می خوره
    یادمان فتح المبین 
    و انوار خورشید پشت پردمون
    پاسخ:
    سلام...

    نورانی باشید ان شاء الله...بله واقعا غریب مونده دسته بندی «راهیان نور»
    شاید بخاطر فاصله هاست که واژه های من،به این طرف نمی روند...!

    نوشته دارم برای اینجا،اما...
    نمیدونم! شاید هم اعتماد کردم به فضای مجازی!

    دلتنگم کردی...

    لینکت میکنم.توروخدا ادامه بده...

    پاسخ:
    الحمدلله..
    چشم..خداوند کمک کنه تا جایی که مفید باشم ادامه میدم..نیازی به قسم نیست مومن!

    التماس دعا.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">