و نراهُ قریبا

آمدنش را قریب می بینیم...

و نراهُ قریبا

آمدنش را قریب می بینیم...

و نراهُ قریبا

بسم رب الزهراء

سلام...

شاعر میگه:
من اگر برخیزم،تو اگر برخیزی،همه برمی خیزند
من اگر بنشینم تو اگر بنشینی،چه کسی برخیزد؟

**
اینجا سعی میکنم چیزی بنویسم که برای دیگران مفیده، از روزنوشت ها تا خاطرات و دغدغه ها... گاهی هم برای گفتگو و یا به نتیجه رسیدن، مطلبی رو منتشر میکنم.
اگر براتون مفیده بمونید و بخونید.
باعث افتخاره بنده است که محبان حضرت مهدی(عج) اینجا تردد می کنند.
*
همه ی نظرات برام ارزشمندند و دوست دارم با دقت بخونم و جواب بدم،اگر گاهی نشد یا با تاخیر بود، ببخشید.

بایگانی

مشهدالرضا---4

سه شنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۴۱ ب.ظ
چقَدَر حسرت خادمی زائرات رو خوردم آقا...

چی میشد مشهدی باشم...؟

---

حتی یک شب جمعه نشد تو حرمش باشیم..
شب آخر...
روبروی گنبدش،
صحن انقلاب...

خیلی شکسته بود پر و بالم..
طاقت رفتن نبود...
طاقت اینکه برم،
و نتونسته باشم از امامی به این بزرگی و رئوفی، حاجتهامو بگیرم..

ترسیدم برم و دیگه یادم بره آقا مهربونه...
دیگه یادم بره قلبم متعلق به کیه..

نمیتونستم برم...



قبل رفتن،به خودم گفته بودم،توی صحن انقلابش انقدر زار میزنم تا بگن باشه،تو هم قبولی و میتونی تو انقلاب مهدی فاطمه کاره ای بشی...
نمیتونستم برم...
هنوز دردامو نگفته بودم...هنوزم مقابل چشمان بابا...

هنوزم سرم پایین بود....

ترسیدم اگه برم،بهم بگن خودت مقصری که خوب گدایی نبودی..
چقدر سخت گذشت اون شب..

وقتی گفتند بریم،تازه انگار که از عمق خودم بیرون بیام،صدای روضه خونی رو شنیدم که نمیدونم کجا بود و صداش از کدوم طرف می اومد...

روضه ی فاطمه(س) میخوند.....
آخ...
نمیتونستم برم..
گفتم صبرکنیم روضه تموم شه..
همه منقلب بودن..
همه دلتنگ بودن..
همه طوری بودن که روضه خون،بعد روضه گفت:

اللهم الرزقنا زیاره مهدی....


و یه صوتِ آشنا....
چه شبی بود اون شب...


به وحی الهی به قرآن جاری
به تورات موسی و انجیل عیسی

بسی پادشاهی کنم در گدایی
چو باشم گدای گدایان زهرا

چه شبها که زهرا دعا کرده تا ما
همه شیعه گردییم و بی تاب مولا

غلامی این خانواده دلیل و مراد خدا بوده از خلقت ما
..
که دنیا به خسران عقبی نیرزد
به دوری ز اولاد زهرا نیرزد...
..

بگو چند جمعه گذشتی ز خوابت
چه اندازه در ندبه ها زاری،آری
به شانه کشیدی غم سینه اش را
و یا چون بقیه تو سربار یاری
...
به گریه شبی را سحر کردی یا نه
چه مقدار بی تاب و بیمار یاری
دل آشفته بودن دلیل کمی نیست
اگر بی قراری بدان یارِ یاری....

و پایان این بی قراری،بهشـــت است...
..
مبادا بدوزی نگاه دلت را
به مردم که بازار یوسف فروشی در این دوره ی بد شدیدا گرفته به خدایا به روی درخشان مهدی..
ب زلف سیاه و پریشان مهدی
به قلب رئوفش که دریای داغ است
به چشمان از غصه گریان مهدی
...
مرا دائم الاشتیاقش بگردان
مرا سینه چاک فراقش بگردان
تفضل بفرما بر این بنده ی بی سر و پا
مرا همدم و محرم و هم رکاب
سفرهای سوی خراسان و شام و عراقش بگردان
یا مهدی......  مددی


یا ابانا....استغفر لنا ذنوبنا..

  • .. مَروه ..

نظرات  (۷)

واسه خادم شدن  باید کلی بدویی
میدونی چند نفر اسم نویسی کردن؟؟
هنوز که هنوزه قسمت ما نشده خادمی شونو بکنیم
هر چند خراسونییم
پاسخ:
اصلا من هیچکدوم از شرایطش رو ندارم..!

گرچه خادمی به اینکه اونجا باشی نیست،اما خب اونجا یه صفای دیگه ای داره..
سلام
حالا شما هی تعریف کنید و دل ما رو ببرید.هی ما هم بگیم خوش به سعادتتون.
زیارت قبووووول.
التماس دعا.
دعا کنید نصیب همه مشتاقان بشه.
پاسخ:
علیکم السلام مومن.
تا وقتی به اضطرار نرسی اجابتی در کار نیست...
شمارو  17 سال نگه داشتن بینند کی به اضطرار میرسی...اصلا خدا اونهایی رو که دوست داره تعلیم میده..یک نفر هم مثل شما با دعوت نکردن.
شاید میخوان به اضطرار برسی.
من هم کمکتون میکنم؛)

بنده باب الجواد تک تک بزرگواران رو نام بردم بعد وارد شدم که ان شاء الله به حق پسر عزیزشون به ما نظر کنند.
شما اکثرا تو یادم بودید مومن.
ان شاء الله روزی همه منتظراش.
--
راستی، شما فانوس جزیره رو میخونید؟؟
سلام
ممنون از حضور و نظرتون...
اگه مایل به تبادل هستید بسم الله...
پاسخ:
علیکم السلام

لینک شدید بزرگوار.
امام رؤوف می طلبد، تو برخیز و دستت را بلند کن تا امام نامت را بنویسد...
پاسخ:
آقا اجازه..
ما داوطلب اومدنیم....
السلام علیک یا علی ب موسی الرضا
پاسخ:
ممنون از حضورتون مومن
سلام علیکم مومن
ان شاالله به زودی مجدد روزیتون
عاقبتتون بخیر به حق حضرت ابوتراب
پاسخ:
علیکم السلام.

ان شاء الله...ان شاء الله....
چه دعای خوبی.....

ان شاء الله روزی همه منتظراش.
یا علی
 سلام
یک نظر گذاشتم که ظاهرا نرسیده.

بله فانوس رو میخونم گاهی.

ممنون که دعا کردید.
آره نظرتون در مورد اضطرار درسته و قبول دارم.ولی وای از اون روزی که دلیلش سلب توفیق باشه نه رسیدن به اضطرار.
ترس از سلب توفیق دارم و امیدوارم به رحمت خدا...
انشاءالله زیارت مداوم و زود به زود نصیبتون باشه.
پاسخ:
علیکم السلام
بله ظاهرا!

شما مثبتش رو فکر کن مومن.
ان شاء الله
چه دعای خوبی...

ان شاء الله برای شما هم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">